نگاهی بر زندگی شیخ عطار نیشابوری:
نامش محمد بن ابراهیم لقبش فریدالدین و کنیهاش ابوحامد بود در شعرهایش بیشتر عطار و گاهی نیز فرید تخلص کرده است.
این چه شوریست از تو در جان ای فرید
نعره زن از صد زبان هل من مزید؟
عطار یکی از شاعران و عارفان قرن ششم و هفتم و یکی از بلند آوازهترین ستارگان ادبیات فارسی و عرفان اسلامی است. وی در سال ۵۴۰ هق. در نیشابور به دنیا آمده است و در سال ۶۱۸ هق در هنگام حمله مغول به شهادت رسید این مرد را جهان با عنوان شیخ عطار نیشابوری میشناسد.
عطار عصر دردهای ناشی از حمله مغول را از ۶ یا ۷ سالگی مشاهده کرد. او شکنجهها و خرابیها و ها و ترس و درد و وحشت را میدید و همین عامل باعث شد که در آثار عطار مرگ اندیشی و درد اندیشی نمود داشته باشد.
گفته اند در عرفان استاد ویژهای نداشته و علاقه به رسم و رسوم معمول صوفیان نشان نمیداد. عطار در کنج عطاری خویش با مردم زندگی میکرد و دردهایشان را درمان میکرد و از خانقاه دوری میکرد خانقاه وی عطاریاش بود و خدمت به مردم دردکشیده سیر وسلوکش.
عطار عاشق بود عشق حقیقی که نتیجهاش عرفان و شهود است. شیخ محمود شبستری عارف بلند آوازه در باره عطار گفته است:
مرا از عاشقی خود عار ناید
که در صد قرن چون عطار ناید
شیخ عطار مراحل سیر و سلوک را گزرانیده است و به قول مولانا هفت شهر عشق را گشته است:
هفت شهر عشق را عطار گشت
ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم
در کتاب مرصاد العباد از نجم الدین رازی، نفخات الانس جامی و آثار مولوی از عطار نیشابور یاد شده است.
اسرار نامه، الهی نامه، منطق الطیر، مصیبت نامه، مختار نامه، دیوان اشعار و تذکره الاولیا از جمله مهمترین آثار عطار نیشابوری است.
عطار یکی از شاعران و عارفان بزرگ متصوفه و از مردان نامآور تاریخ ادبیات ایران است. سخنش ساده و گیراست و برای بیان مقاصد عرفانی خود بهترین راه را که همان آوردن کلام ساده و بی پیرایه و خالی از هرگونه آرایش است، انتخاب کرده است.
نمونه از کلام عطار:
ره میخانه و مسجد کدام است
که هردو بر من مسکین حرام است
نه در مسجد گذارندم که رند است
نه در میخانه کین خمار خام است
میان مسجد و میخانه راهیست
بجوئید ای عزیزان کین کدام است
به میخانه امامی مست خفته است
نمی دانم که این بت را چه نام است
مرا کعبه خرابات است امروز
حریفم قاضی و ساقی امام است
برو عطار کو خود میشناسد
که سرور کیست و سرگردان کدام است
درباره این سایت